زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
ای قـامـتت هـبـوط بهـشـت پـدر، عـلـی وی روح و جان من، قدمی پیش تر، علی ای روی و خوی و صوت تو آئینۀ رسول با خنده می روی به کدامین سفـر، علی؟ نـازل کـدام آیـه شـد ای مصـطـفـای من آهـنـگ جـبرئیل لبت خـوش خبر، عـلی عـطـر تـبـسّـم تـو کـنـد زنـده، وحـی را قـالــو بـلـی شـنـیـده پـدر از پسر، عـلی رِنــدانــه مـی روی به تـمـنّـای قـتــلگـاه هل من مبارزت ز عـطش بیشتر، عـلی آه ای جوان خوش بر و رویم سخن بگو دیگر مکن ز غصّه مرا خون جگر، علی در اشهدت ضمیر«محمد» حضوری است خود را مگر در آینه کردی نظـر، علی منعم مکن که «یا ولدی» مرهم من است من داغـدیده ام که شدم نوحـه گـر، علـی از مـن نـیـایــش پــدرانــه ولــی ز تـــو دستی بکش به گوشـۀ چشمان تـر، علی جمعی به انـتـظار قـدوم تـو مضـطـرب قـومی نگر به هـلهله، بی درد سر، علـی با پیـکـرت چگـونه به سـوی حرم روم بـابـا ز جـسم تـوست زمین گـیرتر، علی تا عـمّه ات نـیــامده بـرخـیــز ای جـوان جـسم مرا به دست جوانـان بـبـر، عـلی |